- تازه وارد
- نو رسیده نو رس کسی که تازه ورود کرده باشد بتازگی آمده جدید الورود
معنی تازه وارد - جستجوی لغت در جدول جو
- تازه وارد
- کسی که تازه به جایی وارد شده، کنایه از بی تجربه
- تازه وارد ((~. رِ))
- غریب، ناشناس
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تازه کردن کاری نو سازی تجدید
مبتدی
کم تجربه
کسی که تازه کاری را یاد گرفته، کم تجربه